1-  چون راه می رفت قد مها را بروش متکبران بزمین نمی کشید وبا  تأ نی و وقار راه می رفت .

2-  با کسی با گوشه ی چشم نظر نمی کرد بلکه با تمام بدن بر میگشت وسخن می گفت .

3- اکثر احوال دیده اش بزیر بود و نظرش بسوی زمین زیاده بود .

4-  هر کس را می دید مبادرت بسلام می نمود .

5 -  زیاد فکر می کرد و بدون دلیل سخن نمی گفت .

بحث در خصوص گفتار حضرت زینب (س)میباشد من در کربلا جزء زیبایی ندیدم (ما رایت الا جمیلا)ما از کربلا هر چه میبینیم تشنگی ،گرسنگی، کشتار، اسارت  ،جراحت دود ، آتش غم از دست دادن نزدیکان و یاران چطور می شود توی این سختی ها زیبایی باشد .بله گاهی توی سختی زیبای است درد زایمان سخت است اما همین سختی را زنها آرزو می کنند که بچه دار شوندیک وزنه بردار وقتی وزنه را بر می دارد به او فشار می آید اما همین وزنه برداشتن بر ایش لذیذ است شرکت در کنکور سخت است وزنه برداشتن سخت است زایمان سخت است کوه بالا رفتن سخت است منتهی لابلای سختی ها زیبایست ما می خواهیم زیبایی های کربلا را بگوییم.